معنی آثار کلود مونه

حل جدول

آثار کلود مونه

نیلوفرهای آبی، پارلمان، سن لازار


تابلوی کلود مونه

امپرسیون طلوع آفتاب


تابلویی از کلود مونه

سن لازار، الماس سیاه

سخن بزرگان

کلود مونه

برای هر کس زمان معینی وجود دارد که قابل انتقال نیست.


کلود برنارد

تجربه و آزمون عبارت است از پیگیری روش منظم اندیشه ها و باورهای ما بر حسب تجربه و آزمایش در اعمال.

لغت نامه دهخدا

مونه

مونه. [ن َ / ن ِ] (اِ) مزاج و خاصیت طبیعی چون گرمی آتش و تری آب. (ناظم الاطباء). خاصه ٔ طبیعی. (لغت فرس اسدی نسخه ٔ خطی نخجوانی). خاصه ٔ طبیعی بود. (تحفه ٔ حکیم مؤمن) (فرهنگ اوبهی). خاصیت طبیعی را گویند مانند حرارت آتش و برودت هوا و رطوبت آب و یبوست خاک و امثال آنها. (برهان) (ازانجمن آرا):
آنکه خوبی ازاو به مونه بود
چون بیاراییش چگونه بود.
عنصری.


مونه پایین

مونه پایین. [ن َ] (اِخ) دهی است از دهستان طیبی گرمسیری بخش کهکیلویه ٔ شهرستان بهبهان، واقع در 76هزارگزی شمال راه شوسه ٔ بهبهان با 350 تن سکنه. راه آن مالرو است. ساکنان از طایفه ٔ طیبی هستند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).


کلود

کلود. [کْل ُ / ک ِ ل ُ] (اِخ) ژرژ. فیزیک دان و شیمی دان فرانسوی که در سال 1870 م. در پاریس متولد شد. وی درباره ٔ هوای مایع و ترکیب مفردات آمونیاک و انرژی حرارتی دریاها و روشنائی فلورسنت تحقیق و تصنیف کرد و در سال 1945 م. به علت همکاری با آلمانها محکوم گردید. (از لاروس).


کلود اول

کلود اول. [کْل ُ / ک ِ ل ُ دِ اَوْ وَ] (اِخ) رجوع به کلودیوس شود.


کلود دوم

کلود دوم. [کْل ُ / ک ِ ل ُ دِ دُ وُ / دُوْوُ] (اِخ) امپراتور روم (214- 270 م.) شاهزاده ٔ عالیقدر و فرمانده ٔ نظامی محبوب. وی در طاعون سیرمیوم درگذشت. (از لاروس).

واژه پیشنهادی

فرهنگ معین

مونه

(نِ) (اِ.) خاصیت، خاصیت طبیعی چیزی.

گویش مازندرانی

مونه

بهانه، ناز، مویه


خسه مونه

خسته مانده


مونه بیاردن

بهانه گرفتن

معادل ابجد

آثار کلود مونه

863

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری